در ایران و جهان اعتراض به احکام اعدام در جمهوری اسلامی رو به گسترش است. بیانیهای با امضای ۴۳۰ فعال سیاسی و مدنی علیه اعدام منتشر شده است. کارشناسان میگویند مخالفت با مجازات اعدام یک گرایش رو به رشد در ایران است
موج اعدامهای ناگهانی اخیر در ایران، اعتراضات گستردهای در سطح کشور و جهان برانگیخته است. این اعتراضات تنها متوجه احکام اجرا شده یا احکامی که در دست اجرا است نیست، بلکه بیش از پیش به صورت مخالفت با اصل مجازات اعدام نمود مییابد.
در بیانیهای که با امضای بیش از ۴۳۰ فعال سیاسی و مدنی با عنوان "ناقوس مرگ در سحرگاه ایران" منتشر شده آمده است: « مدتی است که "سحرگاه" کلیدواژهای ترسناک در ادبیات زندان ایران شده است. احکام اعدام در مسیری که بیشتر شبیه به انتقام است، راه به پرونده جوانانی پیدا میکند که اگر هم خشونتی مرتکب شده باشند، خشونت آنها تالی و برساخت خشونت بزرگتری است که ساختار هر روز و هر شب به انحای مختلف بر زندگی آنها روان کرده است.»
این بیانیه میافزاید:: «به نظر میرسد آنچه روی داده است بیش از آنکه اجرای قانون باشد به وضوح نوعی انتقامگیری، ایجاد رعب و قدرتنمایی است. به راستی اگر حق این جوانان اعدام بود چرا دادگاه آنان را علنی برگزار نکردید؟ مرور این برخوردها نشان میدهد که مسئولان هنوز متوجه عمق اتفاقی که در حال افتادن است، نشدهاند. تاریخ نشان داده است که این اعمال قهرآمیز منجر به سکوت و خفقان دیک جامعه ی پویا نخواهد شد و تنها شکاف ایجاد شده را بیشتر خواهد کردو
عمادالدین باقی، فعال حقوق بشر در مقالهای در شماره روز یکشنبه، ۱۵ بهمن روزنامه هممیهن مینویسد که اجرای مجازاتاعدام طبق قانون باید اطلاعرسانی شود. پیش از این در مطبوعات و یا سایت دادگستریها اطلاعرسانی میشد ولی اکنون جز در موارد خاص، اطلاعرسانی نمیشود.»
او میگوید: «واقعیت این است که در دنیایی که۱۵۰ کشور از ۱۹۳ کشور جهان، مجازات اعدام را یا لغو یا متوقف کردهاند و بخشی از آنها هم کشورهای اسلامی هستند، این یک مسئله جدی و مورد بحث حقوقدانان و جامعهشناسان و دینپژوهان است و نمیتوان با این شیوهها با آن برخورد کرد.»
"کشتن یک عادت است، نه یک ایدئولوژی"
از نظر باقی، مطالعه طولی آثار مجازاتهای اعدام نشان میدهد که در درازای زمان اثر کاهندهای بر جرم نداشته است و حتی از نظرکارکرد آشکار مجازات موفقی نبوده است.
به نوشته ا ین محقق و فعال حقوق بشر، کارکرد آشکار اعدام بازدارندگی بوده است اما بدون شک کارکرد پنهان آن در تناقض با این کارکرد است. او میگوید بر همین اساس میتوان به این سوال پاسخ داد که چرا با وجود ترس از اعدام اما جرم تکرار میشود؟
پاسخ باقی این است که "هنگامی که حکومت اعدام میکند یک القاء یا آموزش قوی در پس آن نهفته است. آموزشی که میگوید بهترین راهحل مشکل آدمهای بد، حذف کردنشان از صفحه روزگار است. وقتی که این فکر جا افتاد و نهادینه شد دیگر تعیین مصداقش دست شما و حکومت نیست. اگر شهروندی از دست مامور راهنمایی و رانندگی که او را جریمه میکند یا به او زور میگوید یا از مامور بدی میبیند و عصبانی میشود، دلش میخواهد او را نابود کند".
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen
Hinweis: Nur ein Mitglied dieses Blogs kann Kommentare posten.