تینا (نام مستعار) بر میز اتاق نشیمن خانه خود شمع و شمعک، تخم مرغ رنگی و یک صلیب چوبی گذاشته است. این روش او برای بزرگداشت عید پاک است. تینا و همسرش سالها پیش مسیحی شدند که بر اساس قوانین اسلامی فعلی در ایران، ممنوع است. بازداشت خطری است که ممکن است هر لحظه برایشان اتفاق بیفتد.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چند مذهب را به رسمیت میشناسد. ارمنیها و آسوریها میتوانند فرائض مذهبی خود را بجا آورند اما مجاز نیستند دینشان را برای سایر شهروندان تبلیغ کنند.
کسانی که از اسلام به مسیحیت روی آوردهاند فقط میتوانند در خفا و به اصطلاح در «کلیساهای خانگی» آئینهای مذهبی خود را بجا بیاورند. تینا هم یکی از همین افراد است.
فشار حکومت ایران بر این افراد تشدید شده است، بازداشت بیشتر و احکام زندانشان طولانیتر شده است از همین رو مسیحیان نوکیش بیشتر احتیاط میکنند.
تینا میگوید: «ما در گروههای کوچک و در مکانهای مختلف یکدیگر را ملاقات میکنیم.»
این میتواند در خانه یکی از اعضای کلیسا، حتی گاهی اوقات در پارک یا خودرو در حال حرکت باشد. هر چه افراد جمع، اطلاعات کمتری از هم داشته باشند مطمئنتر است تا در صورت مشکل، بقیه متاثر نشوند.»
این نوکیش، زندگی در سایه تهدید شناسایی و زندانی شدن را «چالش برانگیز» توصیف میکند.
فرزندان او در مدرسه ناخودآگاه چند باری به دوستانشان گفته بودند که والدینشان مسیحی هستند. تینا به همین دلیل چندین بار به مدرسه احضار شده است.
او همچنین میگوید که شوهرش که کسبوکار خود را دارد و افرادی که به دین او پی بردهاند، از او باجخواهی کردهاند.
با این حال، او خود را خوششانس میداند که تابحال بازداشت نشدهاند، شانسی که نصیب دیگران نشده است.
مهدی (نام مستعار) نوکیشی است که دو بار بازداشت شده است. دفعه اول بیست ساله بود.
او میگوید در سلول انفرادی نگه داشته و مکرر بازجویی و تهدید میشد.
بازداشت دوم او زمانی بود که ۲۴ سال داشت که بر زندگیاش تاثیر زیادی گذاشت.
او به من گفت که «بیش از یک ماه در سلول انفرادی» بوده است:
«بازجوییها شدیدتر بود و به تمام جزئیات پرداختند. نمیتوانستیم خانواده خود را ببینیم و نمیدانستیم چقدر آنجا خواهیم بود. هر بار که در این باره میپرسیدیم، فقط میخندیدند و میگفتند نگران نباشید، مدتی اینجا هستید.»
مهدی سه سال در زندان ماند، تجربهای که باعث «کابوسهای مکرر» شد. او با اتهاماتی نظیر «اقدام علیه امنیت ملی» مواجه شد، جرمی سیاسی که یعنی پس از آزادی مهدی به زندگی سابق خود بازنخواهد گشت.
مهدی میگوید: «وقتی شما این اتهام سیاسی را یدک بکشید، بلافاصله تبدیل به شهروند درجه دو یا سه میشوید.»
«هر جا که بخواهید برای کار یا تحصیل بروید، یک برچسب سیاسی به شما زده شده است که زندگی را برایتان سخت میکند.»
او میگوید که تقریباً دائماً تحت نظر بود و میترسید که هر لحظه دوباره بازداشت شود.
مهدی میگوید: «بهویژه برای خانوادهام سخت بود. مثلا هر بار که برای خرید بیرون میرفتم، میترسیدند برنگردم.»
خانواده مهدی در نهایت او را قانع کردند که از ایران برود و در ترکیه تقاضای پناهندگی کند.
سازمان غیرانتفاعی «آرتیکل-۱۸» که مدافع حقوق مسیحیان در ایران است میگوید دستکم ۱۶۶ نفر در سال ۲۰۲۳ میلادی بازداشت شدند. در سال ۲۰۲۲ این رقم ۱۳۴ نفر بود.
در سالهای اخیر مبلغ وثیقه سنگینتر شده و بعضی نمیتوانند از پس آن برآیند و احکام زندان هم طولانیتر شده است.
مهدی میگوید زمانی که حکم سه سال زندان برای او صادر شد، این طولانیترین حکم زندان برای یک مسیحی نوکیش در تهران بود.
اما حالا احکام ۱۰ یا حتی ۱۵ ساله هم به مسیحیان داده شده است.
منصور برجی، موسس سازمان غیرانتفاعی «آرتیکل-۱۸» میگوید: «فشار و سرکوب شدید تمامی مخالفان سیاسی در ایران سیاستی است که رژیم علیرغم تمامی واکنشهایی که دیده، به تکرار آن ادامه داده است.»
منصور برجی، موسس سازمان غیرانتفاعی «آرتیکل-۱۸» میگوید: «فشار و سرکوب شدید تمامی مخالفان سیاسی در ایران سیاستی است که رژیم علیرغم تمامی واکنشهایی که دیده، به تکرار آن ادامه داده است.»
در ایران از چند ماه پیش از سالگرد کشته شدن مهسا امینی موج بازداشت شروع شد و اقلیتهای مذهبی هم در امان نبودند.
آقای برجی میگوید با همه اینها، بسیاری از مردم به سرپیچی ادامه میدهند و از اسلام به ادیان دیگر میگروند.
او میگوید تعداد کسانی که خود را زرتشتی میدانند «چشمگیر» است.
به گفته موسس این سازمان غیرانتفاعی، با وجود بیش از ۴۰ سال تبلیغات حکومتی، بسیاری از نسل جوان در ایران خود را «خدا ناباور» یا «لاآدری» میدانند:
«آنها میخواهند از بین گزینههای متعدد حق انتخاب داشته باشند، یکی از آنها البته مسیحیت است.»
در گذشته، پلیس ایران مسیحیان را در نزدیکی کریسمس و عید پاک بازداشت کرده است بنابراین تینا و اعضای کلیسایش مجبور شدهاند خود را با این شرایط وفق دهند.
تینا میگوید: «ما هرگز نتوانستیم کریسمس یا عید پاک را در روز واقعی آن جشن بگیریم. باید زمان را تغییر دهیم و چند هفته بعد این کار را انجام دهیم.»
او البته میگوید: «ما خود را از این جشن محروم نخواهیم کرد اما باید احتیاط کنیم زیرا میدانیم که دولت برای آن روزها برنامه دارد.»
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen
Hinweis: Nur ein Mitglied dieses Blogs kann Kommentare posten.